خانواده مانند هر نهاد دیگری کارکردهایی دارد.
 
چکیده: در این نوشتار به دو مورد دیگر از کارکردهای مهم خانواده از نظر اسلام پرداخته شده که با مطالعه آن ها به این نتیجه می رسید که خانواده چه نقش مهمی در زندگی انسان ها دارد. پس با ما همراه باشید.

 تعداد کلمات 2007 / تخمین زمان مطالعه 10 دقیقه
 

۶. مشارکت و همیاری

مشارکت و همیاری در زندگی، از دیگر کارکردهای خانواده است. این امر، موجب تقسیم کار و تسهیل زندگی می‌گردد و در نتیجه، زمینه را برای موفقیت زندگی، چه در بعد دنیوی و چه در بعد اخروی آن فراهم می‌سازد. برخی با بهره‌گیری از تعریف پرتالیس،[1] حقوقدان مشهور فرانسوی، هدف اساسی ازدواج را همکاری و مشارکت زن و شوهر دانسته‌اند. بر همین اساس، برخی از محققان، ازدواج را عقدی می‌دانند که به وسیله آن، مرد و زن به قصد شرکت در زندگانی و کمک به یکدیگر، قانون با هم متحد می‌شوند.[2]
هرچند ما این اصل را به عنوان فلسفه ازدواج نپذیرفتیم، اما نشان‌دهنده اهمیت فوق‌العاده آن در زندگی است که ما از آن به عنوان «کارکرد» یاد می‌کنیم. در برخی روایات، از همسر با تعبیرهایی یاد شده است که بیانگر موضوع اشتراک در زندگی است. در برخی از روایات، تعبیراتی همچون: «زَوْجَةٌ صَالِحَةٌ تُعِینُهُ عَلَى أَمْرِ اَلدُّنْیَا وَ اَلْآخِرَةِ»،[3] «زَوْجَةٌ صَالِحَةٌ تُعَاوِنُهُ»[4] و «تشد عضده»[5] به مشارکت و همکاری همسران در زندگی اشاره دارد. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) تصریح می‌کند:  (اَلزَّوْجَةُ اَلْمُوَاتِیَةُ عَونُ الرَّجُلِ عَلَی دینِهِ)[6]  همسر همراه، یاور مرد بر دین اوست.

این‌که همسر، مسئولیت برخی امور را بر عهده می‌گیرد، عامل مهمی در ایجاد فراغت برای مرد است. امام على (علیه السلام) از فاطمه به عنوان «نعم العون على طاعة الله (بهترین یاور در طاعت خداوند)» یاد کرده است.[7] از این رو، همسر شایسته‌ای که یاور مرد در دین او باشد، نه یک پدیده دنیوی، که از امور آخرتی و معنوی است.[8]
البته در این روایات، از «یاور بودن زن برای مرد» یاد شده است؛ اما به نظر می‌رسد که این موضوع، یک طرفه نیست و مرد نیز برخی امور را بر عهده دارد که اگر از مسئولیت زن سنگین‌تر نباشد، کمتر از آن نیست و همین امر سبب می‌شود که برخی امور طاقت‌فرسا از دوش زن برداشته شود و زمینه را برای امور معنوی فراهم سازد. بدیهی است که شرط لازم آن است که هردو نفر، از فرصت به دست آمده، بهترین استفاده را ببرند.
از این گذشته، فرزندان نیز می‌توانند یاور والدین باشند. فرزند، به تناسب توانی که دارد می‌تواند برخی از امور زندگی را انجام دهد و یا در گرفتاری‌ها و سختی‌ها به والدینش کمک کند.[9]
 

۷. کنترل اجتماعی

کنترل اجتماعی،[10] از دیگر کارکردهای مهم خانواده است که یا از راه کنترل مستقیم خانواده بر رفتار اعضا ایجاد می‌شود و یا به طور غیرمستقیم و به عنوان پیامد کارکردهایی چون ارضای نیاز جنسی و عاطفی، حمایت، مراقبت و جامعه‌پذیری محقق می‌گردد. البته با رواج بینش‌های فردگرایانه و آزادی خواهانه در جوامع غربی، نقش خانواده در کنترل مستقیم رفتار همسران و فرزندان، به شدت کاهش یافته است. همچنین به سبب نا به‌سامانی‌های فزاینده خانوادگی و گسترش پدیده‌هایی مانند روابط جنسی آزاد، طلاق و خانواده‌های تک سرپرست -که کارکردهای دیگر نهاد خانواده را تحت‌تأثیر قرار داده‌‌‌اند-، نقش خانواده در کنترل غیرمستقیم اعضا نیز کاهش یافته است. با وجود این، به باور برخی جامعه‌شناسان، خانواده حتى در جوامع جدید نیز نخستین عامل کنترل اجتماعی، به ویژه کنترل جنسی بزرگسالان است.
شایان ذکر است بسیاری از جامعه‌شناسان خانواده، این کار کرد را به صراحت در ردیف کارکردهای خانواده بیان نکرده‌اند؛ اما در حوزه‌های دیگری مانند آسیب‌شناسی اجتماعی و جرم‌شناسی، به این موضوع توجه بیشتری شده است. بنابراین، با توجه به اهمیت کارکرد کنترل خانواده، بحث را در دو محور همسران و فرزندان پی می‌گیریم.

- کنترل همسران: کنترل مستقیم هریک از دو زوج بر رفتارهای طرف مقابل، به ویژه رفتارهای جنسی خارج از چارچوب ازدواج، امری است که در بسیاری از فرهنگ‌های گذشته و حال به چشم می‌خورد، هرچند به دلیل عواملی مانند: قدرت بیشتر مردان و نقش‌های جنسیتی متفاوت زن و شوهر، این کنترل، بیشتر از سوی مردان نسبت به زنان اعمال شده است. کنترل جنسی زنان به دست شوهرانشان، از گذشته‌های بسیار دور وجود داشته و این روش، همواره دارای پشتوانه‌های نیرومند فرهنگی، دینی و فلسفی بوده است. به نظر می‌رسد بیشتر فیلسوفان و اندیشمندان اجتماعی، با این نظر ژان ژاک روسو موافق بوده‌‌‌اند که شوهر باید بر رفتار همسرش نظارت کند؛ زیرا برای او اهمیت دارد که بداند کودکانی که ناگزیر از شناسایی و پرورش آن‌هاست، به کسی جز خودش تعلق ندارند.[11]
کنترل اجتماعی، از دیگر کارکردهای مهم خانواده است که یا از راه کنترل مستقیم خانواده بر رفتار اعضا ایجاد می‌شود و یا به طور غیرمستقیم و به عنوان پیامد کارکردهایی چون ارضای نیاز جنسی و عاطفی، حمایت، مراقبت و جامعه‌پذیری محقق می‌گردد.

به همین جهت در فرهنگ دین، به اصل ازدواج و تشکیل خانواده، فراوان تشویق شده است. بدیهی است نخستین گام برای اجرایی شدن ظرفیت‌های خانواده در کاهش انحرافات اجتماعی، اصل تشکیل خانواده است.
فراتر از کنترل جنسی، به برآوردن نیازهای جنسی و عاطفی در خانواده نیز تأکید شده است. نقش ارضای جنسی و عاطفی زن و شوهر در کاهش کجروی‌های اجتماعی، بویژه تخلفات جنسی، به استدلال چندانی نیاز ندارد و پیش‌تر به نمونه ای از اعتراف‌های جامعه‌شناسان غربی در این باره در سخنان گیدنز اشاره شد.
در شماری از آیات و روایات، از ازدواج، با واژه «حصان» تعبیر شده است.[12] احصان از حصن به معنای دژ و قلعه است و به این مطلب اشاره دارد که هریک از دو زوج برای دیگری، به منزله دژ[13] و قلعه‌ای است که او را از در افتادن در انحرافات جنسی، نگاه می‌دارد. روایات دیگری نیز جلوگیری از طغیان شهوت و انحرافات جنسی را از دیگر آثار ارزشمند ازدواج برشمرده‌اند.[14]
آیه ۱۸۷ سوره بقره که زنان را لباس مردان و مردان را لباس زنان معرفی می‌کند،[15] به این نکته ظریف اشاره دارد که همان‌گونه که لباس، زشتی‌ها و شرمگاه‌های بدن را می‌پوشاند، زینت انسان است و آبروی او را حفظ می‌کند، زن و شوهر نیز با برآوردن نیازهای متقابل جنسی و جلوگیری از انحرافات و زشتی‌ها، همدیگر را می‌پوشانند و به این ترتیب، زینتی برای یکدیگر خواهند بود.
ناگفته نماند که فلسفه ازدواج موقت در اسلام، تا حدود زیادی به همین مسئله ارتباط دارد. تردیدی نیست که همواره برخی محدودیت‌های اجتناب‌ناپذیر مانند کاستی‌های جسمانی دوری از خانه و مهیا نبودن شرایط تشکیل خانواده، ارضای نیازهای جنسی در خانواده را ناممکن می‌سازند.
ازدواج موقت، جایگزینی قانونمند برای خانواده است که در صورت نهادینه شدن می تواند بخشی از کارکردهای خانواده در تنظیم رفتار جنسی و کنترل کجروی‌های اجتماعی را اجرایی کند.[16]
موضوع دیگری که به نقش کنترلی خانواده، عینیت بیشتری می‌بخشد، مسئله «غیرت جنسی» است. غیرت‌ورزی جنسی، از اخلاق جنسی سرچشمه می‌گیرد و بروز و رشد آن بیش از هرجای دیگر، در محیط خانواده به چشم می‌خورد. برخلاف دیدگاهی که غیرت را از مقوله حسادت و تنها، محصول عوامل فرهنگی و ناشی از گرایش مردان به تملک زنان می‌داند، روایت‌های اسلامی،[17] با ارزش‌گذاری بر این صفت، آن را در کاهش کجروی‌های جنسی، مؤثر می‌دانند و با طبقه بندی غیرت و حسد در دو حوزه متباین ایمان و کفر، تمایز و تقابل این دو صفت را به خوبی نمایان می‌سازند.[18]

 - کنترل فرزندان: کنترل رفتار فرزندان به دست اعضای بزرگتر خانواده، به ویژه والدین نیز دارای دو جنبه مستقیم و غیرمستقیم است. جامعه‌شناسان، از میان عوامل گوناگونی که بر کجروی فرزندان تأثیر می‌گذارند، چند عامل خانوادگی را شناسایی کرده‌اند. گذشته از ضعف نظارت مستقیم بر رفتار فرزندان -که در خانواده‌های تک سر پرست، احتمال بیشتری دارد-، عوامل دیگری مانند ستیز و ناسازگاری پدر و مادر، نبود روابط گرم و محبت‌آمیز و حمایت‌گرانه میان والدین و فرزندان، کجروی والدین و بدرفتاری و خشونت آنان با فرزندان نیز در گرایش فرزندان به کجروی و ارتکاب جرم، مؤثر شناخته شده‌اند.[19]
از این رو، اسلام بر ضرورت تربیت دینی و اخلاقی فرزندان، به عنوان یکی از رسالت‌های خانواده تأکید کرده است. تربیت دینی و اخلاقی فرزندان، به معنای آشنا ساختن آنان با ارزش‌های دینی و فضایل اخلاقی و عملی، از وظایفی است که بیش از دیگر عوامل جامعه‌پذیری، بر عهده والدین نهاده شده است.[20] اسلام همچنین بر نظارت والدین بر رفتار فرزندان، تأکید فراوان دارد.[21]
 
منبع: کتاب «رضایت زناشویی»
نویسنده: عباس پسندیده

بیشتر بخوانید :
کارکردهای خانواده (بخش اول)
کارکردهای خانواده (بخش دوم)
کارکردهای خانواده (حمایت و مراقبت)
کارکردهای خانواده (جامعه پذیری)
کارکردهای خانواده (تولید مثل)
کارکردهای خانواده (عاطفه و همراهی)
کارکردهای زیستی-اجتماعی خانواده

 پی نوشت :
[1]. Pertalis.
[2] . حقوق مدنی خانواده، ج ۱، ص ۲۶ (به نقل از: حقوق مدنی، شایگان، ج ۱، ش ۵۸۹ و۵۹۱)
[3] .پیامبر خدا: (مَنْ أُعْطِیَ خَمْساً لَمْ یَکُنْ لَهُ عُذْرٌ فِی تَرْکِ عَمَلِ اَلْآخِرَةِ زَوْجَةٌ صَالِحَةٌ تُعِینُهُ عَلَى أَمْرِ دُنْیَاهُ وَ آخِرَتِهِ وَ بَنُونَ أَبْرَارٌ وَ مَعِیشَةٌ فِی بَلَدِهِ وَ حُسْنُ خُلُقٍ یُدَارِی بِهِ اَلنَّاسَ وَ حُبُّ أَهْلِ بَیْتِی)؛ هر که به او پنج چیز داده شده باشد، برای او عذری در ترک اعمال أخروی نیست: زن صالحی که او را در امر دنیا و آخرتش یاری دهد؛ فرزندان شایسته؛ زندگی در شهرش؛ اخلاق نیکویی که به وسیله آن با مردم مدارا کند؛ و دوستی اهل بیت من (الدعوات، ص ۴۰، ح ۹۷؛ الفردوس، ج ۲، ص ۱۹۶، ح ۲۹۷۴)
[4] .امام صادق: (ثَلاَثَةٌ لاَ یُحَاسَبُ عَلَیْهِنَّ اَلْمُؤْمِنُ طَعَامٌ یَأْکُلُهُ وَ ثَوْبٌ یَلْبَسُهُ وَ زَوْجَةٌ صَالِحَةٌ تُعَاوِنُهُ وَ یُحْصِنُ بِهَا فَرْجَه)؛ سه چیز است که مؤمن نسبت به آنها بازخواست نمی شود: غذایی که آن را می‌خورد؛ لباسی که آن را می‌پوشد؛ زن صالحی که او را کمک می‌کند و دامن خود را به وسیله او از گناه دور نگه میدارد (الکافی، ج ۶، ص ۲۸۰، ح ۲؛ تهذیب الأحکام، ج۷، ص۴۰۱، ح۱۵۹۹. نیز ر.ک: الخصال، ص ۸۰، ح۲)
[5] . پیامبر خدا: ( مَنْ زَوَّجَ أَخَاهُ اَلْمُؤْمِنَ اِمْرَأَةً یَأْنَسُ بِهَا وَ تَشُدُّ عَضُدَهُ وَ یَسْتَرِیحُ إِلَیْهَا زَوَّجَهُ اَللَّهُ مِنَ اَلْحُورِ اَلْعِینِ)؛ هر کس برادر مؤمنش را به ازدواج زنی در آورد که با او آنس گیرد و بازوانش را محکم گردانده و مایه آسایش وی باشد، خداوند، از حورالعین، به همسری او در می‌آورد. (بحارالأنوار، ج۷۵، ص۳۶۴، ح ۷۷ و ج ۷۷، ص۱۹۲، ح ۱۱ به نقل از: مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۷۴، ح ۱۶۴۲۱)
[6] . الفردوس، ج ۲، ص ۳۰۱ ح ۳۳۶۸
[7] . (فَسَأَلَ [رسول الله] عَلِیّاً کَیْفَ وَجَدْتَ أَهْلَکَ؟ قَالَ: نِعْمَ اَلْعَوْنُ عَلَى طَاعَةِ اَللَّهِ وَ سَأَلَ فَاطِمَةَ؟ فَقَالَتْ: خَیْرَ بَعْلٍ)؛ پیامبر خدا از امام علی پرسید: «همسرت را چگونه یافتی؟» فرمود:«بهترین یاور بر طاعت خداوند». و از فاطمه که پرسید، فرمود: «بهترین شوهر» (المناقب لابن شهر آشوب، ج۳، ص ۱۳۱؛ کشف الغمه، ج ۱، ص ۳۶۳، بحارالأنوار، ج ۴۳، ص ۱۳۴، ح ۳۲)
[8] .امام علی: (المرأة الصّالحة لیست من الدنیا،إنّما هی من الاخرة؛لانها تفرّغک لها،ولو کنت تطبخ و تسرّح و تفرش لشغلک ذلک)؛ (ربیع الأبرار، ج ۴، ص۲۹۶)
[9] .(الامام الرضا: وَ لَوْ لَمْ یَکُنْ فِی اَلْمُنَاکَحَةِ وَ اَلْمُصَاهَرَةِ آیَةٌ مُحْکَمَةٌ وَ لاَ سُنَّةٌ مُتَّبَعَةٌ وَ لاَ أَثَرٌ مُسْتَفِیضٌ لَکَانَ فِیمَا جَعَلَ اَللَّهُ مِنْ بِرِّ اَلْقَرِیبِ وَ تَقْرِیبِ اَلْبَعِیدِ وَ تَأْلِیفِ اَلْقُلُوبِ وَ تَشْبِیکِ اَلْحُقُوقِ وَ تَکْثِیرِ اَلْعَدَدِ وَ تَوْفِیرِ اَلْوَلَدِ لِنَوَائِبِ اَلدَّهْرِ وَ حَوَادِثِ اَلْأُمُورِ مَا یَرْغَبُ فِی دُونِهِ اَلْعَاقِلُ اَللَّبِیبُ وَ یُسَارِعُ إِلَیْهِ اَلْمُوَفَّقُ اَلْمُصِیبُ)؛ اگر درباره ازدواج و وصلت، آیه‌ای روشن از کتاب خدا و سنتی پیروی شده [از پیامبر] و اخبار فراوان نبود، بی‌گمان [آثار و برکاتی چون] نیکی کردن به خویشاوند، و نزدیک ساختن افراد دور [به یکدیگر]، و الفت بخشیدن میان دل‌ها، و درهم تنیدن حقوق، و افزودن بر جمعیت، و اندوختن فرزند برای [رویارویی با] سختی‌های روزگار و پیشامدهای زمانه [که خداوند در ازدواج قرار داده است، خود]، کافی بود که خردمند دانا، به این کار رغبت نماید. و انسان ره یافته درست‌اندیش، به آن بشتابد (الکافی، ج ۵، ص ۳۷۳؛ بحارالأنوار، ج ۱۰۳، ص 264، ح ۴)
[10] . کنترل اجتماعی، به عوامل غیر فردی و خارج از ارادة شخص گفته می‌شود که در جامعه وجود دارد و بر فرد، تاثیر کنترل کنندگی داشته و موجب تغییر و تنظیم رفتار وی می‌شود.
[11] . ر.ک: همان، ص ۹۷ – ۹۸
[12] .پیامبر: (الإحصان إحصانان إحصانُ عَفَافٍ إحصانُ نِکاح) (تاریخ مدینة دمشق، ج۵، ص ۶۱).
[13] . ر.ک: العین، ج۳، ص۱۱۸؛ لسان العرب، ج۱۳، ص۱۱۸؛ النهایة، ابن اثیر، ج ۱، ص۳۹۷.
[14] .امام صادق از پدرش امام باقر نقل می‌کند که: (فَمَا بَالُ اَلْمُؤْمِنِ قَدْ یَکُونُ أَنْکَحَ شَیْءٍ؟ قَالَ: لِحِفْظِهِ فَرْجَهُ عَنْ فُرُوجِ مَا لاَ یَحِلُّ لَهُ وَ لَکِنْ لاَ تَمِیلُ بِهِ شَهْوَتُهُ هَکَذَا وَ لاَ هَکَذَا فَإِذَا ظَفِرَ بِالْحَلاَلِ اِکْتَفَى بِهِ وَ اِسْتَغْنَى بِهِ عَنْ غَیْرِهِ)؛ (صفات الشیعة، ص۳۰، کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۵۶۰ ح۴۹۲۴؛ وسائل الشیعة، ج ۲۰، ص۲۴۲ ح ۲۵۵۴۰)
[15] .(هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ)
[16] . اسلام و جامعه‌شناسی خانواده، ص ۱۰۲ - ۱۰۳
[17] . ر.ک: وسائل الشیعة ج ۲۰، ص ۱۵۵ - ۱۵۷
[18] . اسلام و جامعه‌شناسی خانواده، ص۱۰۳
[19] . همان، ص۱۰۰
[20] . وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۴۷۳ - ۴۷۵
[21] . اسلام و جامعه‌شناسی خانواده مر۱۰۳